دکلمستان

صدا کن مرا صدای تو خوب است

دکلمستان

صدا کن مرا صدای تو خوب است

شعر : نشونی از یغما گلرویی

ترانه : نشونی



بانو! بگو که کافه ی دنجِ چشات کو؟
من خسته ام... نشونیِ اون کافه رو بگو!

باز از مسیرِ خواب برم تا سرابِ تو،
یا از پیاده روی همین شعرِ رو به رو؟ 

پیشِ تو قطب نمای دلم مست می کنه!
باید بغل کنم تو رو از هر چهار سو!

من به نشونیِ غلطت شک نمی کنم
حتا تو التهابِ کتک های بازجو!

بی تو یه ساعتم که عقب می ره عقربه ش، 
با صدهزار زنگ فرو مُرده تو گلو!

یه برکه ام که روی تنم غوطه می خورن،
این اردکای زشت همه تو لباسِ قو!

باید تمامِ شعرای حافظ رو دوره کرد،
تا شرحِ یک نگاهِ تو رو گفت مو به مو...

اما تمامِ حرفِ دلِ من خلاصه شد،
تو چهار سطرِ ساده ی یک شعرِ شاملو:

آه ای یقینِ گم شده! ای ماهیِ گریز!
در برکه های آینه لغزیده تو به تو!

من آب گیرِ صافی ام، اینک! به سِحرِ عشق!
از برکه های آینه راهی به من بجو! *

ترانه سرا: یغما گلرویی